به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ قادری که در کارنامهی کاریاش نگارش سریالهایی چون «هوش سیاه»، «ماتادور»، «عملیات 125» و... دارد و سریال «چاده چالوس» هم بر اساس طرحی از وی این روزها در حال پخش است، در بخشهایی از یادداشت خود خطاب به رییس جدید صداوسیما که نسخهای از آن را در اختیار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا قرار داده، نوشته است:
«آقای سرافراز عزیز؛ سلام. این روزها چند بار این جملات را شنیده یا خواندهاید: جناب آقای سرافراز مدیر گرامی و با سابقهی سیما؛ انتصاب شایستهی شما را به پست ریاست سازمان صدا و سیما تبریک عرض نموده و آرزومندم در سایهی …؛ تردید ندارم خودتان هم شمارهاش را نمیدانید بس که زیاد بودهاند و بی گمان میدانید که در ساختار مبتنی بر تبریک و تودیع و معارفه ی ایران این جملات مثل چاکرم و نوکرم های مرسوم احوالپرسی های ماست. همان چاکرم و نوکرم هایی که پشت تلفن به هم میگوییم و وقتی تماس را قطع میکنیم یک عالمه حرف دلمان را با صدای بلند در مورد هم به زبان میآوریم بی اینکه چاکر و نوکر هم باشیم. شما بی تردید پس از سالیان بسیار حضور در این نظام اداری با تجربهتر از آن شدهاید که این تبریک و تمجید ها هندوانه شوند زیر بغل یا بادی شوند به غبغب تان؛ پس صمیمانه دستتان را میفشارم و برایتان در پست مدیریت سازمان عریض و طویل و عجیب و غریب صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آرزوی موفقیت میکنم و صمیمانهتر از آن میگویم: آقای سرافراز؛ ما حالمان خوب نیست…»
قادری در ادامه مطلبش نوشته است:
«سالهاست که حالمان خوب نیست؛ هر چقدر هم شبکه افتتاح شود و کارمند استخدام شود و آمار و ارقام محبوبیت رسانهی ملی نزد مردم به سمع و نظر برسد خودمان میدانیم که اوضاع خوب نیست. مردم جز موارد خیلی نادر اهل تلویزیون دیدن نیستند. سریالهای نوروز و ماه رمضان و دههی فجر و شبهای قدر هم برگههای رو شدهای هستند که سالهاست دیگر توان جذب گستردهی مخاطب را ندارند و برای همین خیلی اتفاقی شاید شهابی بر روی این سیاه چالهها خطی نورانی بکشد و همین باعث شده که سالهاست بگوییم ؛ ما حالمان خوب نیست…
آقای سرافراز عزیز؛ سابقهی حضور شما در رسانهی ملی قطعاً به شما این نگاه واقعبین را داده است که سرچشمه را به بیل نگرفتند و حالا گذشتن به پیل ممکن نیست. هرگز کسی به حرف ما که از شکلگیری ایده تا نمایش آن روی آنتن نفس نفس زندگی میکنیم اهمیت نداد تا بگوییم چرا اوضاع این شده است اما شما گوش کنید؛ آقای سرافراز اگر میخواهید این کشتی بادبان شکسته را به ساحل امن برسانید به حرف ما گوش کنید تا صریح و شفاف بدانید که چرا ما حالمان خوب نیست …»
این فیلمنامهنویس در ادامه نامهاش خطاب به رییس جدید صداوسیما آورده است:
«در اینکه چند سالی است وضعیت اقتصادی کشور دچار نوسان شدید شده و چرخ بسیاری از کارها خوب نمی چرخد تردیدی نیست. ما هم اهل همین قریهایم و این ماجرا را با پوست و استخوانمان لمس کردهایم اما ماجرای فرهنگ چیز دیگری است؛ رسانهی ملی سالهاست شبیه هواپیمایی شده که آنقدر سرنشین دارد و سنگین شده که امکان پرواز ندارد. نمیتواند از زمین بلند شود؛ فقط مدام باکش را پر میکنند و از این سر باند به آن سرش میرود و هی زور میزند بلکه بتواند از زمین بلند شود اما این همه مسافر فراتر از توان این هواپیماست و سالهاست کارش طی کردن طول و عرض این باند است. هر بار هم که میرود تا سر و ته کند و برگردد کلی مسافر تازه نفس از در و دیوارش آویزان میشوند و باز هم سنگین و سنگین ترش میکنند و شک نداشته باشید با این وضع این هواپیما هرگز از زمین بلند که نمیشود هیچ؛ یک جایی یا موتور نیم سوزش به کل میسوزد یا از باند خارج میشود و …
آقای سرافراز ما حالمان خوب نیست؛ سالهاست که تهیهکنندگی در سازمان رگ و ریشهیمان را زده است؛ هر روز هم تهیهکنندههایی پا به میدان میگذارند که فرق صدابردار و هلیشات را نمیدانند؛ اینها از کجا میآیند آقا؟ اینها را چه کسی از در زنجیر آفیش میکند تا وارد شوند؟ اینها که هستند؟ بر اساس چه ضابطه و قانونی مجوز تهیهکنندگی میگیرند؟ آقای سرافراز عزیز؛ این شبه تهیهکنندگان تیشه به ریشهی آبرو و اعتبار کل سازمان زدهاند؛ زد و بندها و حاشیههای ریز و درشتشان را شرم دارم اینجا بیان کنم و تردید ندارم با چهار تا پرسش از اطرافیانتان بیگمان بیشترشان را خواهید دانست. این ساختار عریض و طویل با بودجهای که به قدر کفایت حقوق کارمندان خودش هم نیست وضعیت خوبی ندارد. اگر بودجه جذب نکنید و جلوی هزینههای سنگین و بخشهای موازی سازمان را نگیرید و پای تهیهکنندگان سفارشی و معلومالحال را از سازمان نبرید همه چیز از دست میرود.»
قادری در ادامهی نامهاش به رییس سازمان صداوسیما بار دیگر با تکرار این جمله که آقای سرافراز ما حالمان خوب نیست و شما مسئول خوب شدن آن هستید، در10 بند راهکارهای پیشنهادیاش به رییس جدید سازمان صداوسیما را بیان کرده است که بخشی از آنها به شرح زیر است:
- آدمهای اضافی سازمان را که بیش از حد تصور هستند، حذف کنید.
- ساختار شوراهای نظارت بر فیلمنامه را به طور کلی تغییر دهید تا این نظارت استصوابی و سلیقهای و نابخردانه و غیرتخصصی از همان بنیاد ریشهی برنامههای سیما را نخشکاند.
- قدغن کنید اعضای شوراهای فیلمنامه یا مشاورین گروههای فیلم و سریال که مسئول تأیید یا رد فیلمنامه هستند، خودشان فیلمنامهنویسی کنند. اینکه نمیشود قاضی خودش ذینفع پرونده باشد؛ خودش رد کند و بعد تهیهکننده به ناچار با شخصی که متن را رد یا مشروط کرده قرارداد نگارش بنویسد و همان کار تأیید شود. این کلاهبرداری ناجوانمردانهای است که این روزها مرسوم است.
- ناظر کیفی نوعی پست سازمانی برای اشتغالزایی آدمهای بیکار نیست که آب باریکهای باشد برای گذران زندگیشان. ناظر کیفی از مدیر فیلم و سریال هم مهمتر است؛ نمیتوان متخصصش را پیدا کرد؟ کلاً حذفش کنید.
- تهیهکنندههای یک شبه سر برآورده را حذف کنید. تهیهکنندهی سفارشی، مناسبات را نمیداند.
- آقای سرافراز رسانهی ملی به شهامت و جسارت نیاز دارد؛ بگذارید مردم حرف خودشان را از رسانهی ملی ببینند و بشنوند نه حرف مسئولین را...»
نظر شما